توضیحی در باره مثمر و غیر مثمر: تصور میشود چون خداوند چیزی را بیهوده نیافریده پس تقسیم درخت و گیاه به مثمر و غیر مثمر صحیح نیست و همه درختان و گیاهان با «ثمر» هستند در توضیح می گوییم:
توضیحی در باره مثمر و غیر مثمر
۱ ـ این تقسیم بندی در تاریخ و در همه زبان ها وجود داشته و به راحتی نمیتوان تقسیمی را که بشر در طول تاریخ صحیح شمرده انکار کرد.واژههای «بارده»، «مثمر»، «با ثمر»، «ميوه دار» در مقابل«بی بار» «بیبر»، «غیر مثمر»، «بیثمر»، «غير ميوهدار» در فارسی به کار میرود. در عربی هم به نام «الاشجار المثمرة» و «الاشجار غیر المثمرة» و در انگلیسی به نام «Productive trees»و «produce trees» درختان مولد و غیر مولد «Non productive trees» نامیده شده اند.
۲ ـ با تمام وجود قبول داریم خداوند حکیم و علیم همه گیاهان چه نخل چه کاج چه چمن و همه جانداران حتی موجوداتی مانند موش، مار، ویروس و میکروب را از روی علم و حکمت آفریده است و در نظام احسن هستی قطعا نقش ارزشمندی دارند اما این حقیقت منافاتی با تقسیم درختان و گیاهان به «مثمر» و «بیثمر» ندارد.
۳ ـ تصور میشود چون گذشتگان به منافع زیست محیطی و توان اکسیژن زایی درختانی مانند کاج واقف نبودند لذا آنها را «بیثمر» تصور کردند اما اکنون با کشف اکسیژن زایی آن و با توجه به اینکه «اکسیژن دهی» هم ثمر هست لذا باید به درختانی مانند کاج و اوکالیپتوس هم «مثمر» بگوییم که در جواب میگوییم:
اولا هماطور که خواهیم خواند این درختان در کنار اکسیژن زایی ناچیزی که دارند باعث آلوده شدن شدید هوا می شوند.
دوم اینکه: برفرض که درختان بیثمر اکسیژن دهی خوبی داشته باشند درختان بیثمر هم در گذشته برای مردم فایده های زیادی داشته تیر و ستون و درب و پنجره ساختمانها منحصر از چوب بوده و در پل سازی و کشتی سازی و… فقط باید از چوب استفاده می شده لذا با اینکه درختان بیثمر برای گذشتگان ما فایده های زیادی داشت با اینحال اینگونه درختان را بیثمر نامیده اند در حالیکه در زمان فعلی تیر و ستون چوبی کمتر مصرف میشود و چوب جای خود را به سوخت فسیلی داده پس همانطور که گذشتگان ما درختانی مانند کاج و چنار را «بیثمر» می دانستند ما هم در این کتاب این تقسیم بندی را انجام دادیم.
۴ ـ «ثمر» به معنای مطلق میوه نیست چون همه درختان به نحوی میوه و بذر و هسته و دانه دارند.
۵ ـدر روایات هم این تقسیم بندی وجود دارد:
امام صادق(ع)در حدیث مفضّل درختان را به مثمره و غیر ذات الثمر و گیاهان را به الْمَأْكُولِ و غَيْر الْمَأْكُول تقسیم میفرمایند.
همچنین حضرت علی(ع) عالم بی عمل را به درخت بی ثمر تشبیه کرده اند:. «عِلْمٌ بِلَا عَمَلٍ كَشَجَرٍ بِلَا ثَمَرٍ؛ علم بی عمل، همانند درخت بی ثمر است..»درروایات از قضای حاجت زیر درخت«مثمر» نهی شده است که فقها هم به کراهت آن فتوا دادهاند.
۶- در اشعار شعرایی مانند ناصر خسرو و پروین اعتصامی و مثلهای گذشتگان ما گروهی درختان «بیبار» و «بیبر» نام گرفته.
پس تقسیم درختان به مثمر و غیر مثمر صحیح است و منظورمان همان درختان مثمر و غیر مثمر متداول است(درختان غیر مثمر از لحاظ گیاه شناسی میوه دارند، اما کسی به آنها درختان میوه نمیگوید) و به یک تعبیر همان درختان و گیاهانی هستند که قرآن میفرماید: {متاعا لکم و لانعامکم}.
در این کتاب در بارۀ هر درخت و گیاهی که برای انسان و حیوان نفع داشته باشد مطالبی خواهیم خواند.
نه تنها درختان مثمر با غیر مثمر تفاوت دارند بلکه درختان میوه نیز یکسان نیستند.
به فرموده قرآن کریم:
{وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ }؛
و در زمين قطعاتى است كنار هم و باغهايى از انگور و كشتزارها و درختان خرما چه از يك ريشه و چه از غير يك ريشه كه با يك آب سيراب مىگردند و [با اين حال] برخى از آنها را در ميوه [از حيث مزه و نوع و كيفيت] بر برخى ديگر برترى مىدهيم، بى گمان در اين [امر نيز] براى مردمى كه تعقل مىكنند دلايل [روشنى] است.
از این آیه می فهمیم که همه درختان و همه گیاهان یکسان نیستند و با اینکه هر کدام به ظاهر در یک آب و خاک رشد میکنند، اما ویژگیهای متفاوتی دارند: یکی درخت خرما میشود دیگری هم درختان مضرّ به خاک و جانداران. پس عاقلانه نیست بدون بررسی هر درختی را بکاریم.
۲- تعریف نادرست از جنگل و جنگلکاری
متأسفانه تعریف نادرست از جنگل باعث شده است که جنگلهای واقعی جنگل محسوب نشوند به عنوان مثال: فائو جديدترين تعريفي كه در سال ۲۰۰۰ براي جنگل ارائه كرده به شرح زير است:
هر ناحيه اي كه داراي جنگلهاي طبيعي و مصنوعي با شرايط زير باشد در تعريف جنگل قرار ميگيرد.
ميزان تاج پوشش آن در واحد سطح بيشتر از ده درصد باشد؛
مساحت آن بيشتر از نيم هكتار باشد؛
درختان قادر باشند به ارتفاع حداقل پنج متر برسند.
طبق اين تعريف درختاني كه هنوز به رشد نهايي خود نرسيده و مي توانند رشد كنند به طوري كه به ۱۰% تاج پوشش و ۵ متر ارتفاع برسند جزو جنگل محسوب مي شوند.
بنابر این با این تعریف، جنگلهای طبیعی پوشیده از درختانی مثل انار جنگل حساب نمیشود و فقط جنگلکاریهای دست کاشت کاج و اوکالیپتوس و عرعر و… جنگل محسوب میشوند
در حالیکه جنگل جایی است که مملو از درختان میوه باشد و پوشش کف جنگل را گیاهان دارویی و مرتعی در بر گیرد و یکی-دو درصد هم درختان غیرمثمر باشند و در آنجا انواع جانداران از علفخواران و گوشتخواران و پرندگان به وفور یافت شود.
لذا بسیاری از گروهها و سازمانهای مردم نهاد همانند «جنبش جهانی جنگل» علیه این تعریف اقدام کردند.
۳- بیابان سبز
با شنیدن واژه «بیابان» و «کویر» ذهن ما به سرزمینی منتقل میشود که عاری از هر گونه گیاه باشد تا چه رسد که مکان مملو از درختان را بیابان بنامیم، اما اینجا حقیقت تلخی وجود دارد و آن ابن است که: جنگلکاری درختانی مانند کاج و اوکالیپتوس جنگل حساب نمیشوند و در واقع «کویر سبز» یا «بیابان سبز» (Green desert) یا «تهاجم سبز» (Green Invasion ) هستند.
منظور ما در این بخش آن است که توجه بیش از حد به درختان غیرمثمر و چمن، محیط زیست و منبع مواد غذایی ما را به خطر میاندازد و زیانهای مالی، جانی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی فراوانی به اقتصاد جامعه و نیز محیط زیست وارد میکند.
اما ادعای ما این نیست که کاج و اوکالیپتوس و عرعر و چمن را در زیستگاهشان نابود کنیم بلکه طبق آموزههای اسلامی حق نداریم بی جهت هیچ درخت و گیاهی آسیب برسانیم و حتی آب دادن هر درخت و گیاهی ثواب دارد عمده حرف ما این است که حق نداریم با کاشت درختان بی ثمرو با کاشت چمن، گیاهان و درختان بومی را نابود کنیم.
کاشتن درختان بی ثمرو کاشتن چمن در حقیقت نابود کردن و قطع درختان بومی محسوب میشود.
پس هدف ما تخریب جنگل و تخریب نحیط زیست نیست بلکه هدف ما محافظت از جنگل و مرتع و محیط زیست علاوه بر آن در طراحی بوستانها و پارکها و خیابانها حدود سه درصد را برای درختان بی ثمردر نظر گرفتیم که شامل حدود دو درصد درختان غیر مثمر بومی و یک درصد درختان بی ثمروارداتی است.
الگوی ما در کاشت درختان و گیاهان در فضاهای سبز جنگلهایِ بومیِ طبیعی است، زیرا پوشش گیاهی و درختی جنگلهای طبیعی ایران بالاتر از ۹۵ درصد مثمر است.