میوه وسبزی در قرون وسطی
میوه وسبزی در قرون وسطی
مسلمین صدر اسلام بنابر آموزههای پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام و روایات فراوان در بارۀ خواص میوهها و سبزیجات وگیاهان دارویی کشاورزی و باغبانی میکردند. اما در غرب در همان دوران توجهی به میوه و محصولات کشاورزی وجود نداشت، چرا که معتقد بودند میوههایی مانند سیب و انجیر همان میوه ممنوعه ای بوده که باعث شد حضرت آدم علیه السلام از بهشت رانده شود و نیز به سبب همین تفکر خرافی و بی اطلاعی از پزشکی و خواص گیاهان تا قرون اخیر از محصولات کشاورزی نظیر بادمجان وحشت و تنفر داشتند و آن را «سیب دیوانه» مینامیدند!
رژیم غذایی اصلی مردم قرون وسطی
رژیم غذایی اصلی مردم قرون وسطی، نان، گوشت و ماهی بود که با توجه به طبقات اجتماعی متفاوت میشد. معمولا میوه به صورت مربا در عسل خورده میشد، از همین رو، تغذیه آنان عاری از ویتامین بود که منجر به از بین رفتن دندانها و بروز بیماریهای پوستی و اسکوربوت و نرمی استخوان به خصوص بین ثروتمندان میشد.
غرب اروپا از جهت میوه بسیار فقیر بود و تهیه میوه فقط با واردات از خارج صورت میگرفت، آن هم به صورت مربا و یا میوه خشک که عمدتا از آسیا توسط رومیها انجام میشد. زردآلو از ارمنستان، پسته و آلو از سوریه، هلو از ایران، زیتون، انجیر، گلابی، سیب از یونان.
اشراف و ثروتمندان، میوه تازه کوچک را با سوء ظن میخوردند. اما فقرا میوههای تازه بیشتر میخوردند.درخت «به» در قرون وسطی کشت میشد، به عنوان بهترین میوهای بود که هم خشک استفاده میشد و هم به صورت چاشنی گوشت البته انواع مختلفی از گیلاس، هم شناخته شده بود. میوههای دیگر وحشی بودند؛ مانند گلابی. بعد کم کم از هلو استفاده میشد، توت فرنگی تمشک، بیدانه قرمز فقط در جنگل یافت میشدو فقط اشراف، استطاعت خوردن میوههایی مانند خرما را داشتند. به نظر میرسید از همان تاریخ بوده که خربزه را با عسل، شیرین میکردند.
اصطلاح «vegetable»
اصطلاح «vegetable» به ندرت در طول دوران قرون وسطی مورد استفاده قرار میگرفت و واژه «herb» به معنای پوشش گیاهی شامل همه گیاهان سبز اعم از سبزیها و گیاهان ریشه ای برای فقرا در نظر گرفته میشد.ازسبزیجات فقط کلزا، پیاز، سیر و تره فرنگی استفاده میشد. سبزیجات تازه و خشک شده، در برنامه غذایی مردم عادی بود. به خاطر اعتقادات دینی که داشتند عمدتا سبزیجات برای خوراک در نظر گرفته نمیشد و هر کس که از سبزیجات استفاده میکرد مورد نفرت بود.
خیار، جزو سبزیهای ناپاک و نجس بود، زیرا گفته شد که ساکنان فرانسه، که با خوردن آن دچار تبهای دورهای شده اند که ممکن است به واسطه میکروبها بوده است. نزد آنان عدس، سالم و بی خطر بود، اما زمانی به آن با تردید مینگریستند و اعتقاد داشتند به سختی هضم و موجب التهاب داخلی میشود و باعث دیدن کابوس خواهد شد.
پس از سقوط امپراتوری روم، قحطی اطراف و حومه شهر را فرا گرفته بود و دهقانان مجبور به خوردن سبزیجات ریشه ای مانند هویج، شلغم، کنگر فرنگی اورشلیم یا چغندر شدند و مردم کلم، کدو و تره فرنگی، را در ظرفهایی بزرگ به نام «گلدان» رشد دادند.
کشت گیاهان در زمان رنسانس
در زمان رنسانس بود که با نفوذ غذاهای ایتالیایی در سفره فرانسویها تنوع بیشتری از میوهها و سبزیجات مورد استقبال مردم قرار گرفت. سپس در اطراف شهرهای بزرگ، مناطق گسترده ای به میوههای در حال رشد و سبزیجات اختصاص داده شده، که محصولات را به مراکز شهری میآوردند. در قرن سیزدهم توسط پادشاه «فیلیپ آگوست» باغهایی بسیاری در پاریس و حتی در بلژیک ایجاد شد و مردم تجربه فراوانی در در تولید محصولات کشاورزی به دست آوردند. [۱]
تاریخچه باغ کاخ ورسای
لویی چهاردهم که به میوه و سبزیجات علاقه ویژه ای داشت. باغ کاخ ورسای را به وجود آورد. این باغ در تالاب سابق که در زیر قلعه واقع شده، باغ بزرگی است که در آن مالک مودلا همه انواع میوههای مورد لذت سلطنتی را پرورش داد.
محصولاتی مانند: توت فرنگی، خربزه، شاهی آبی و بادمجان، خیار، مارچوبه و نخود به همراه میوهها و سبزیجات گوناگون کشت شد وهم اکنون در باغ ورسای پادشاه بیست گونه در حال رشد است.
سالانه پنجاه تن میوه و بیست تن سبزی در داخل کاخ تولید میشود. این کاخ همچنین مرکز آموزشی دانشگاه رشتههای کشاورزی و فضای سبز فرانسه است. این باغ همچنین سالانه ده میلیون گردشگر دارد که هفت میلیون نفر مخصوصا برای دیدن باغ سبزی و میوه میآیند. این باغ ۱۵۰ نوع سیب و گلابی و انواع میوه و سبزی نادر دارد.
شاید بسیاری تعجب کنند و فکر کنند چگونه اروپا و غرب متمدن تا این حد عقب مانده و جاهل و نادان بوده است اما برای رفع تعجب نکته دیگری از نادانی و جهالت اروپا بیان می کنیم.
در حالیکه اسلام در قرن هفتم میلادی تأکید زیادی بر رعایت بهداشت و پاکیزگی داشت. طهارت بدن و لباس، تطهیر نجاسات، وضو و غسل، رعایت بهداشت غذایی، مسواک زدن، استحمام، و….
وضعیت بهداشت اروپایی ها در قرون وسطی
اما در قرون وسطی با گسترش اعتقادات خرافاتی استحمام وجود نداشت و حمام منبعی برای ابتلا به بیماریها شناخته شد. در مقابل، چرک بدن لایه محافظی در برابر بیماریها پنداشته شد. بهعلاوه، توالتها در مکان عمومی و در ملأعام قرار داشتند (حتی در قلعه پادشاهان)، و فضولات در کوچهها منظرهای طبیعی شناخته میشد. و برای پوشاندن بوی بد بدن تنها از انواع عطر استفاده میشد.
این وضع در دوران رنسانس به علت شیوع بیماریهایی خطرناک، چون سیفلیس و طاعون بدتر شد. مردم برای جلوگیری از ابتلا به این بیماریها، استفاده از آب را به حداقل رسانیدند، و برای شستوشو تنها از پارچههایی خشک استفاده میکردند.
تحول در بهداشت فردی در دوره لویی چهاردهم
در دوره پادشاهی لویی چهاردهم، استفاده از آب، به تدریج متداول شد. توالت و دستشوییها به اتاقهایی جداگانه منتقل شد و استحمام به دور از چشم دیگران انجام گرفت. داشتن حمام در خانه رواج یافت.
در قرن نوزدهم، استحمام لازمه رعایت بهداشت فردی شد و شستن دست و صورت با صابون در میان اغلب مردم رواج یافت. در اواخر قرن نوزدهم، اکثر ساختمانها در اروپا دارای حمام و دستشویی بودند. ایجاد شبکههای فاضلاب زیرزمینی و تصفیهخانه نیز در قرن بیستم موجب ارتقای سطح بهداشت عمومی در شهرها شد. به علاوه، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۴۶، به منظور هماهنگی و ارتقای وضعیت بهداشت عمومی در سطح جهان تأسیس یافت.
بنابر این تعجبی ندارد که اروپای جاهل و نادان از بسیاری از میوه ها و سبزیها دوری کند اما تعجب از ما مسلمانان است که چگونه با داشتن سابقه درخشان کورکورانه و به تقلید از غرب بیثمر کاری و چمن کاری را از آنان تقلید می کنیم.
[۱] – http://stravaganzastravaganza.blogspot.com/2012/01/medieval-food.html